دوست دارم بـروم سر بـه سرم نگـذاریـد
گـریـه ام را بـه حـساب سـفـرم نگـذاریـد
دوست دارم که بـه پـابـوسی باران بـروم
آسمـان گـفـتـه که پـا روی پـرم نگـذاریـد
این قَـدَر آینـه ها را بـه رُخ مـن نکـشـیـد
این قَـدَر داغ جنـون بـر جگـرم نگــذاریـد
چشـمی آبی تـر از آیـینه گــرفـتـارم کــرد
بس کنید، این همه دل، دوروبرم نگذارید
آخرین حرف من این است: زمینی نشوید
فـقـط از حـال زمیـن، بی خـبـرم نگـذاریـد
نظرات شما عزیزان: