عشق یعنی دائما در اضطراب
عشق یعنی تشنگی در شط اب
عشق یعنی لاله پرپر شدن
عشق یعنی در رهش بی سر شدن
عشق یعنی عاشق شیدا شدن
عشق یعنی گم شدن پیدا شدن
عشق یعنی مبتلا گشتن به درد
عشق یعنی عقل را کردی تو طرد
عشق یعنی هر دمی در جستجو
عشق یعنی هجرت از من تا او
عشق یعنی حرف او بر روی چشم
عشق یعنی صبر در هنگام خشم
عشق یعنی دلبری دلدادگی
عشق یعنی غربت واماندگی
عشق یعنی همچو اتش سوختن
عشق یعنی چشم بر او دوختن
عشق یعنی دائما در درد و رنج
عشق یعنی یافتن صد کوه گنچ
عشق یعنی زلف تابیده کمند
عشق یعنی زلف بو بر پای بند
نظرات شما عزیزان: