
گريه کردم گريه کردم اما دردمو نگفتم
تکيه دادم به غرورم تا ديگه از پا نيفتم
گريه کردم گريه کردم
چه ترانه بي اثر بود مثل مشت زدن به ديوار
اولين فصل شکستن آخرين خدانگهدار
من به قله مي رسيدم اگه هم ترانه بودي
صد تا سد رو مي شکستم اگه تو بهانه بودي
اگه هم ترانه بودي اگه تو بهانه بودي
گريه کردم گريه کردم اما دردمو نگفتم
با تو فانوس ترانه يه چراغ شعله ور بود
لحظه ها چه عاشقانه قاصدک چه خوش خبر بود
کوچه ها بدون بن بست آسمون پر از ستاره
شبا گلخونه ي خورشيد واژه ها شعر دوباره
واژه ها شعر دوباره
دست تکون دادن اخر توي اون کوچه ي خلوت
بغض بي وقفه ي آواز گريه هاي بي نهايت
گريه کردم گريه کردم اما دردمو نگفتم
تکيه دادم به غرورم تا ديگه از پا نيفتم
گريه کردم گريه کردم
گريه کردم گريه کردم
این برای کسی که میداند کیست...استواری را از مرد بیاموز
همانطور که گریه را از ما آموختی
نظرات شما عزیزان: